مملی جیجل

بالاخره اول گفتی بابا...

مملی جونم از چند ماه پیش من و بابایی باهم دیگه شرط بسته بودیم که تو اول میگی بابا یا مامان بالاخره دیشب بابایی برد و تو اول گفتی بابا البته با راستی این چه حکمتیه که همه بچه ها اول میگن بابا؟؟؟ ...
30 خرداد 1390

مامانی امروز غمگینه

مملی جونم امروز جواب امتحانی که چند روز پیش داده بودم اومد ولی من حد نصاب نمره رو نگرفتم خیلی خیلی ناراحنم البته رفتم توی ذخیره ها ،حالا باید صبر کنم ولی زیاد امیدوار نیستم ...
30 خرداد 1390

10 روز آخر نه ماهگی

مملی جونم امشب وارد ده ماهگی میشی البته توی شناسنامت تاریخ فردا رو نوشتن چون ساعت 11:45 به دنیا اومدی،الاهی مامان فدات بشه دیروز به طور رسمی شروع کردی به دست زدن تند تند وخیلی خوشکل میگم رسمی چون قبلا کم دست میزدی.راستی نگفتم از قهر کردنات قربونت برم وقتی یه چیزی ازم بخوای و دیر متوجه بشم یا مثلا بخوای بغلت کنم و یکم دیر برسم نگام میکنی و ابروهاتو میبری تو هم و جیغ میزنی،عاشق قهر کردنتم مامانی ...
25 خرداد 1390

ماجراهای ایستادن مملی جیجل

از وقتی 2 روز بود وارد 9 ماهگی شده بودی و تازه یاد گرفته بودی که قشنگ روی چهاردستو پا بری شروع کردی به تکیه دادن روی وسایل یا من و سعی میکردی که وایسی الان چند روزه که به محض ایستادن دستاتو ول میکنی و بعضی وقتا که نگیرمت کله پا میشی گلم خیلی عجله داره راه بره ...
14 خرداد 1390

شیرین کاریهایی مملی

عزیز دلم از وقتی 8ماهگیت تموم شده تقریبا هر روز یه شیرین کاری جدید انجام میدی مثلا وقتی بغل مامان یا بابا باشی هر چیزی که دستت باشه پرت میکنی و میخوای خمت کنیم که خودت برش داری،بعضی وقتها تا 10 مرتبه این کار رو انجام میدی .خیلی از مزه انگشت شصتت خوشت میاد چون هر موقع که بتونی سریع میری سراغ پات و اونو میخوری.چند روزه که با دوتا دستت حرکت بیا بیا رو انجام میدی و بای بای کوچیک کوچیک هم انجام میدی راستی نگفتم که تقریبا تموم فامیل عاشق خنده هاتن و هر جا میریم همه سعی میکنن بخندوننت چون خیلی ملوس و دوست داشتنی میشی یکی دیگه از بازیهات اینه که دو نفر وایسن روبروی هم و تو از بغل یکی بپری تو بغل اون یکی و مرتب این کارو تکرار کنی حساسیت عجیبی هم به د...
13 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مملی جیجل می باشد